یادداشتهای هلن عزیزی

ساخت وبلاگ
خانه‌ای خواهم ساختدر دل دشتی سبزآشنا نیست مرااما،در جانم نشست راه میروم در مسیری روشنآشنا نیست مرااما در جانم نشست ‌چشم‌ هایم بازدستهایم داغگرمایی مطلوب.در دستی آشناهمسفری دارم تمام عیارفکر میکنمکجا آمده‌ایم ما چه در سر داریم خیره بر جاده ی سبز گام‌ها استواررها کرده ایل و تبارآشنا نیست مسیراما:در جانم نشستمن دوباره از نو می‌سازم مرا....گیج نیستم خواب نیستممن به این خوشبختی مرموز می‌نگرمهلن عزیزیتقدیم به مریم عزیز❤❤ + نوشته شده در شنبه چهاردهم مرداد ۱۴۰۲ ساعت 15:17 توسط هلن عزیزی  |  یادداشتهای هلن عزیزی...
ما را در سایت یادداشتهای هلن عزیزی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : helenazizia بازدید : 49 تاريخ : دوشنبه 16 مرداد 1402 ساعت: 22:17

با تو حال منخوب می‌شودغصه در دلغروب می‌شوددر تاریک روشن کوچهبا چشمان تونور مکتوب می‌شودبا تو حال دلخوب می‌شودبخند،که از خنده‌اتدنیا مطلوب می‌شوداز کجا آمده‌ایاهل کدام طایفه‌ایهوای شهربا تومرطوب می‌شودقدم می‌زنیعطر می‌افشانیاز بوی خوشتدنیامرغوب می‌شودهلن عزیزی + نوشته شده در شنبه سی و یکم تیر ۱۴۰۲ ساعت 9:16 توسط هلن عزیزی  |  یادداشتهای هلن عزیزی...
ما را در سایت یادداشتهای هلن عزیزی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : helenazizia بازدید : 53 تاريخ : يکشنبه 1 مرداد 1402 ساعت: 15:35